سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی بازی Call of Duty: Vanguard برای Playstation 5

نقد و بررسی بازی Call of Duty: Vanguard برای PS5

بازی Call of Duty: Vanguard  بازگشت به دوران جنگ جهانی دوم از سری Call of Duty است؛ بازگشتی که هم ویژگی های مثبت دارد و هم نقاط ضعف انکار ناپذیر فراخوان وظیفه یکی از آن مجموعه هایی است که ما به انتشار سالانه آن عادت داریم؛ البته فقط یک استودیو نیست که هر سال نسخه ای را منتشر می کند و نسخه های مختلف بازی توسط سه استودیوی مختلف ساخته می شود و هر کدام فرصت خوبی برای توسعه دارند. امسال قرعه کشی به استودیو Sledgehammer سقوط کرده است تا ما را به دوران جنگ جهانی دوم با Call of Duty: Vanguard; دوره ای که در آن برخی از بهترین نسخه های Call of Duty مانند نسخه دوم صورت گرفت و البته Sledgehammer با آن غریبه نیست.

Call of Duty: Vanguard در بخش داستان سبک روایت نسبتاً متفاوتی دارد و علاوه بر این بخش شامل حالت های چند نفره و زامبی نیز می شود. لطفا تماشای بررسی ویدیو از بازی برای اولین بار بنابراین ما می توانیم در جزئیات بیشتر ببینید که چگونه با ارزش کلی تجربه فراخوان وظیفه است در سال جاری :

داستان Call of Duty: Vanguard در یک شب بارانی در قطار آغاز می شود؛ در حالی که در پس زمینه شهر هامبورگ را می بینیم که در اثر شعله های آتش بمب ها فرو رفته است، گروهی از سربازان در قالب یک گروه ویژه گرد هم جمع می شوند تا اطلاعاتی در مورد پروژه فینیچ به رهبری آرتور کینگزلی به دست بیاوریم.

با این حال اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و پس از رسیدن به یک جعبه قفل شده و تلاش برای شکستن آن، گروه مورد حمله نازی ها قرار می گیرد و توسط یک افسر عالی رتبه نازی اسیر می شود. سپس اعضای گروه به محیطی زندان مانند منتقل می شوند و از اینجا به بعد در طی مراحل مختلف شاهد بازجویی از اعضای گروه هستیم که هر کدام ما را به شکل فلاش بک به خاطرات آن فرد به جبهه خاصی از جنگ جهانی دوم می برد.

استودیو اسلجهامر با اتخاذ چنین رویکردی سعی کرده است گوشه های مختلف جنگ جهانی دوم را به تصویر بکشد و علاوه بر این با تمرکز داستان بر روی چند شخصیت مختلف، آن ها را به شخصیت های قهرمانانه تبدیل کند و از این طریق رابطه ای بین مخاطب و شخصیت ها برقرار کند. کند اما این ایده که به طعنه بر روی کاغذ بسیار جذاب به نظر می رسد، آنطور که باید در عمل کار نمی کند و تحت تأثیر دلایل مختلف، مشکلاتی را برای داستان کلی کمپین ایجاد می کند.

قبل از هر چیز تجربه داستان ونگارد کوتاه تر از آن چیزی است که می توان شخصیت پردازی مناسبی برای شخصیت های مختلف داشت و به همین دلیل به استثنای شخصیت پولینا پترووا، در مورد شخصیت های دیگر، این شخصیت پردازی آنطور که باید انجام نمی شود و همه چیز فقط یک روایت اشاره ای است و سطحی از تجربه آن ها در جنگ جهانی دوم خلاصه و محدود می شود.

این اتفاق حتی با آنتاگونیست های بازی رخ می دهد و با اینکه بریدگی های نسبتاً طولانی را می بینیم که سعی می کنند داستانی را برای ما بازگو کنند، اما این داستان فاقد قدرت لازم برای تبدیل شخصیت های بازی به شخصیت های زنده در سری Call of Duty است؛ در نتیجه هر دو شخصیت مثبت و منفی به چیزی بیش از یک نوع شخصیت تک لایه و کلیشه های خوب و بد تبدیل نمی شوند و بیشتر آن ها خیلی زود پس از پایان بازی از حافظه شما پاک خواهند شد.

در این میان کمی در مورد شخصیت پولینا می بینیم؛ شخصیتی که ما در چند مرحله با آن همراه می شویم و به تصویر کشیدن گذشته اش و روابطی که با پدر، برادر و حتی مردم استالینگراد دارد، او را شخصیتی بسیار بالغ تر و کامل تر از دیگران می کند.

اتخاذ چنین رویکردی برای داستان ونگارد نه تنها مشکلاتی را برای شخصیت پردازی شخصیت های آن ایجاد کرده است. در واقع بازی سعی می کند روایت های متفاوتی را از دیدگاه این شخصیت ها ارائه دهد و سپس داستان اصلی خود را با حضور همه آن ها در کنار هم روایت کند. اما واقعیت این است که مدت زمان کوتاه این بخش باعث شده است که این داستان اصلی و کلی فاقد انسجام لازم برای ایجاد دقایق موثر و ارزشمند از دید داستان باشد و در عمل تکه هایی از روایت ها را می بینیم که در پایان گرد هم می آیند. قرار می گیرند، اما نمی توانند در انتقال یک مفهوم خاص یا ساختن یک پایان مناسب موفق باشند؛ به عبارت دیگر داستان بازی در این زمینه نیز به همان کلیشه های آشنا ختم می شود که بارها تجربه کرده ام، هم در این سری Call of Duty و هم در آثار دیگر.

اما با وجود اینکه بخش کمپین بازی در خلق یک داستان و شخصیت های پرمیشق در میان بازی های Call of Duty چندان موفق نیست، اما طراحی مراحل این بخش از بازی بسیار بهتر است و لذت بردن از گیم پلی کمپین را ممکن می سازد. در هر مرحله (به جز مواردی که همه گروه ها با هم هستند)، ونگارد ما را با یکی از شخصیت هایش همراهی می کند که هر کدام مهارت خاصی دارند. به عنوان مثال پولینا تک تیرانداز است و می تواند با فریب دادن آن ها با انعکاس نور با چاقوی خود دشمنان را بکشد یا آرتور کینگزلی این قدرت را دارد که هم تیمی هایش را رهبری کند و می تواند به آن ها دستوری مانند تیراندازی در یک منطقه خاص بدهد.

اگرچه بازی می توانست از این توانایی های شخصیتی خاص استفاده بسیار بهتری داشته باشد، اما حتی با این موضوع، تنوع خوب مراحل ونگارد هیجان مورد انتظار از کمپین خود را فراهم می کند. به عنوان مثال در یک مرحله سوار هواپیما بر فراز اقیانوس می شود و در حین جنگ با هواپیماهای دشمن باید کشتی های جنگی آنها را بمباران کنیم که کنترل هموار هواپیما و اجرای جالب نحوه بمباران کشتی ها را نشان می دهد. در مرحله ای دیگر از نبرد الامین بازدید می کنیم و در حالی که تانک های بریتانیایی و آلمانی با یکدیگر می جنگند.

منبع و راهنمای خرید بازی Call of Duty: Vanguard برای PS5